دیشب خیلی سخت گذشت
سلام نی نی خوشملم سلام کنجد کوچولوی من سلام لیمو شیرین من
دیشب خیلی مامانی رو اذیت کردی ولی خوب اشکالی نداره تو صحیح و سلامت باشی من درد بکشم مهم نیس
نیمه های شب از درد زیر دلم از خواب بیدار شدم مجبور شدم برم توالت هرچند هر شب بخاطر این و گاهی اوقات بخاطر گرسنگی منو از خواب بیدار میکنی اما دیشب با شب های دیگ فرق داشت خیلی زیر شکمم درد میکرد یه یکساعتی رو بیدار بودم بابایی هم از صدای ناله های من بیدار شد کلی اصرار کرد بریم دکتر من قبول نکردم با یه پارچه ی نازک شکممو بستم و نفهمیدم کی دردم آروم شد و خوابم برد
از صبح هم که بیدار شدم متاسفانه دچار تکرر ادرار شدم خیلی بده میترسم خدایی نکرده عفونت باشه وایییییی خدا نکنه....
الان خیلی بهترم خدا رو شکر
دوست های خوبم اگ کسی در رابطه با عفونت های ادراریی دوره بارداری اطلاعات داره کمکم کنه لطفا ممنونم
نی نی نازم امشب و فردا شب عروسی دعوتیم اگ حالم خوب نباشه نمیرم آخه سلامتی تو واسم مهمتره...
عزیز دلم فندق کوچولوم پسته ی نازم فعلا به خدا میسپارمت