بابا جونبابا جون، تا این لحظه: 39 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره
مامان جونمامان جون، تا این لحظه: 32 سال و 3 ماه و 10 روز سن داره
شاینا کوچولوشاینا کوچولو، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

مامان آینده در انتظار شاینا عشق مامانی

تولد همسری... دومین سالگرد عروسی مون....تعیین جنسیت نی نی نازم

1394/6/28 21:33
نویسنده : زهرا
626 بازدید
اشتراک گذاری

خدایا خیلی خوشحالم واقعا نمیدونم چه جوری باید حسمو بیان کنم قبلا اینکه بیام پای نت کلی چیز تو ذهنم هست تا بنویسم اما الان نمیدونم چرا چیزی به ذهنم نمیاد 

فقط تا این حد میتونم بنویسم که انقدر خوشحالم که نمیتونم با هیچ کلمه اییی احساساتمو و خوشحالیمو بیان کنم

 

توی سومین سال با هم بودنمون و توی دومین سالگرد ازدواج مون خدا نعمت شو بهمون تموم کرد و امسال جشن تولد همسرمو و سالگرد ازدواج مونو سه تایی داریم جشن میگیریم خدایا هزار بار شکرت

 

خدا جونم من دو روز پیش فهمیدم که تو نعمت تو در حقم تموم کردی و یه دختر ناز الان داره توی شکمم بزرگ میشه آره فهمیدم که اولین فرزندم یه دختره نازه میگن دختر نعمت خونه است و من از این بابت خیلی خوشحالم 

درسته که خیلی ها دوست داشتن که بچه ی اول من پسر باشه خب دیگ خدای بزرگ اینطور صلاح دیده و من از این بابت خیلی خیلی خیلی خوشحالم خدایا شکرت

اصلا هم ناراحتی اون یه عده واسم مهم نیس

خدایا تو فقط بچه مو توی شکمم حفظ کن تا سالم و سلامت بیاد توی بغلم....بعدش دیگ چیز دیگه ای ازت نمیخوام

بچه ام هزار ماشاالله خیلی خوش روزی ....دیشب جلسه قرض الحسنه خونه ی ما بود آخه وام ماه قبل به اسم ما افتاده بود...

درسته که واسه تمیز کردن خونه یه مقدار اذیت شدم و کمرمو و شکمم درد گرفت اما بازم خدا رو شکر که یه چیزی توی دلم هست که وقتی یه ذره کار میکنم متوجه ی حضورش میشمو یادم می افته باید بیشتر مواظب خودم باشم...

 

توی این هفته یه بار خیلی ترسیدم اخه حس میکردم اصلا هیچی توی دلم نیس همش می ترسیدم نکنه خدایی نکرده بچه ام طوری اش شده باشه آخه ضربان قلب شو حس نمیکردم کلی گریه کردم....خدایا چقدر اون دو روز برام سخت گذشت...تا اینکه رفتم سونو و صدای قلبشو شنیدمو و خیالم راحت شد

دختر عزیزم دلبندم توی سونو دکتر مانیتور کرد به سمت منو همه بدن خوشگل تو بهم نشون داد داشتم از ذوق می ترکیدم اون قلب نازتو که تالاپ و تلوپ میزد بهم نشون داد 

چشم های نازتو کشید جلو گفت ببین این چشماش 

این دست هاش

حتی گفت این معده ات و پاهتم بهم نشون داد خیلی کوچولو بودی الهی فدات بشم تو سالم باش بزرگ میشی ریز بودنت مهم نیس

الان وزنت 125 گرم مامان قربونت بشه

الان 15 هفته و 6 روزته عزیزم

بابایی هم خیلی خوشحال شد وقتی فهمید درسته که پسر دوست داشت اما اصلا ناراحت نشد گفت سالم باشه و خوش نعمت دختر و پسر بودنش مهم نیس با یه جعبه شیرینی اومد خونه و خیلی خوشحال بود گفت دختر عزیز پدرشه ....میدونم که نور چشمم میشه

امشب تولد بابایی شام خونه مامان بابایی هستیم سالگرد ازدواج مون هم هست اما من و بابایی فردایی با تو سه تایی با هم جشن میگیریم

 

زیاد حرف زدم به خدا میسپرمت عزیزم...همیشه سلامت باشی

پسندها (4)

نظرات (5)

زهرا
29 شهریور 94 13:15
سلام زهرا جونم. خيلي خيلي خيلي مباركه ميدونيكه چقد دخمل دوسدارم برات خوشحالم ايشالا روز بغل گرفتنش عزيزم. برام دعا كن
زهرا
پاسخ
دعا که حتما میکنم....ان شاء الله عزیزم
محدثه، مامان ارسطو
1 مهر 94 16:07
زهرااااا جووووووووووووووووووووووونم وای خدای من با خوندن این پست اونم بعد مدتها که اومدم سراغ وب دوستان چه خبر خوشحال کننده ای خوندم زهرا. اشک شوق ریختم باورت میشه از خوشحالی اشکام واسه خودشون ریختن. وبلاگم کاملا داغون شده و ادرسش رو عوض کردم لینک جدیدمو برات میذارم بهمون سر بزن عزیزم http://manoarastoo.persianblog.ir/
زهرا
پاسخ
سلام محدثه جونم ممنونتم عزیزم بهت سر میزنم گلم
مامان آینده
1 مهر 94 23:57
ای جانم عزیزم مبارک باشه به سلامتی انشاالله همیشه خوش و خرم باشی
زهرا
پاسخ
مرسی دوست خوبم
مینا
4 مهر 94 12:32
اي جوووووووونممممممممم زهراجونم واقا بهت تبريك ميگم عزيزدلم نميدوني چقد خوشحالم كه مامان شدي اونم مامان يه دختر نازو ملوس... فك كن كلي لباساي خوشگلو رنگارنگ واسش ميخري با كلي كش و گلسراي نااااااازززززززز. ايشالا كه بسلامتي بياد توبغلت... راستي اهنگ دختر حميد طالب زاده رو دانلودكن خيلي قشنگه
اس ام اس کده
28 آبان 94 13:50
سلاااااااام. وبلاگت خوشکله. درخواست تبادل لینک دارم، اگه موافق بودید لینکم کنید بگید منم لینکتون کنم. مرسی اس ام اس کده http://www.smskade.ir