بابا جونبابا جون، تا این لحظه: 39 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره
مامان جونمامان جون، تا این لحظه: 32 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
شاینا کوچولوشاینا کوچولو، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

مامان آینده در انتظار شاینا عشق مامانی

تنهایی مختص خداست و بس

1393/5/27 23:31
نویسنده : زهرا
540 بازدید
اشتراک گذاری

خدای خوب و مهربونم قدیمی ها  راست میگفتن که تنهایی مختص خداست و بس

امروز صبح که همسری رفت اداره چند ساعت بعدش بهم زنگ زد و گفت که امروز اداره انتخابات و میخواد بره بابلسر و ساعت 12 شب میاد خونه انگار غم دنیا ریخت توی دلم وقتی این حرفو بهم زد خدای خوبم انگار دارم از تنهایی دق میکنم با اینکه امروز از صبح ساختمون شلوغ بود و خواهری عزیزم اسباب کشی داشت و همش داشتم طبقه پایین کمک میکردم و دور ورم یکسره شلوغ بود و مامانی و آبجی های گلم پیشم بودن ولی اطراف مو که نگاه میکردم انگار همش احساس میکردم یه چیزی کم دارم شب که شد شوهر خواهر ها و داداش و زن داداش و بابای مهربونم هم اومدند دیگه انگار هر چی غصه توی دنیا بود مال من بود اسباب و اثاثیه ی منزل انگار میخواستن خفه ام کنن و بد جوری داشت بهم فشار می اومد فوری اومدم طبقه بالا و مستقیم رفتم توی حموم و دوش گرفتم انگار یه ذره سبک تر شده بودم اومدم تا نماز بخونم ولی انگار تنهایی بهم فشار می آورد بدو بدو رفتم پایین پیش بقیه ولی دیگه نتونستم بهشون کمک کنم حوصله نداشتم

شاید هر کسی پیش خودش بگه که من زیادی دارم مسئله رو بزرگ میکنم و اتفاق خاصی نیفتاده ولی خدا خودش میدونه که من خیلی زود وابسته ی میشم و تنهایی رو اصلا دوست ندارم بدجوری عاشقشم و دور بودن ازش حتی واسه ی چند ساعت داغونم میکنه الان که دارم این مطلب می نویسم ساعت 11 و 20 دقیقه است

خدای خوبم ازت میخوام که هیچ وقت عاشق ها رو از هم جدا نکنی و همیشه روز به روز مهر و محبتشون به هم بیشتر کنی و من و همسر عزیزم رو هم بعد از همه زیر سایه خودت عاشقانه تا آخر عمر در کنار هم زندگی کنیم

 

فرزند دلبندم شاید اگه تو بودی من آنقدر با نبودن پدرت احساس تنهایی نمی کردم بازم گلایه ایی ندارم انشاالله هر چی مصلحت اون بالا سریی هست همون برام پیش بیاد

خدا رو شکر که همچین جایی هست که وقتی تنهام باهاشون تنهایمو تقسیم کنم

خدای مهربون خیلی دوست دارم                 بازم شکرت من ناراضی نیستم

و همسر عزیزم عاشقانه دوست دارم ودلم برات تنگیده...........

                   

 

پسندها (14)

نظرات (20)

مامان کیمیا
28 مرداد 93 0:17
عززززززیزم.انشالله که همیشه خوب وخوشحال وعاشقانه در کنار هم زندگی کنید
نیلسا
28 مرداد 93 8:39
الهیییییییییییییییی.زندگی با همین سختیاش قشنگه،اگه همیشه کنار هم باشین که لذت باهم بودن نیس،وقتی آدم از عشقش دوره وقتی میاد دیدن و بودنش خیلی شیرین تره. زیاد سخت نگیر،مطمئنا واسه همسرتم سخته،ولی زندگی همینه ،اگه کار نکرد تو این مملکت و گرونی نمیشه زندگی کرد وشاد بود. راستی زهرا بانو لینکت کردم عزیزم
زهرا
پاسخ
لینکی عزیز
✿نسیـــم✿
28 مرداد 93 10:56
نبینم دوست خوشگلم ناراحت باشه از ته قلبم درکت میکنم چ حالی داری هیچی بدتر از جدایی نیس ایشالا ب سلامت برگرده پیشت عزیزم غصه نخور خوب ما دلمون میگیره
زهرا
28 مرداد 93 11:09
الهي آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآمين عزيزم. منم آرزو ميكنم خدا هيچوقت دو تا دلو كه بهم پيوند داد ديگه از هم جدا نكنه كه دنياشون تموم ميشه.
زهرا
پاسخ
آمین عزیزم واسه ی همه
حمیده
28 مرداد 93 12:14
عزیزدلم هرکس جای خودشو داره تو قلب ادم اگه نی نی هم بیاری وقتی همسرت نباشه یا دیر بیاد باز جاش خالی....... ایشالا همیشه خوش باشید ودلاتون به هم نزدیک باشه گلم
زهرا
پاسخ
مرسی عزیزم
مامان مینای آرتین
28 مرداد 93 13:03
زهرا جونم قربرونت برم خوشحالم که اینقدر خانمی و همسرگلت رو اینقدر دوست داری عزیزم و با همه وجودم آرزو میکنم هرگز از هم دور نباشید و همیشه شاد و خوشبخت و در آرامش مطلق باشید عزیزم... با تجربه شخصی خودم میگم که اگر مامان بشی و نی نی هم داشته باشی و اصلا وقت نداشته باشی هیچکس جای شوهرت نمیگیره و بازم هر لحظه که نیست دیوارهای خونه بهت فشار میارن... بازهمبا وجود مشغله های کودکت آرزو میکنی شوهرت کنارت باشه و توی خونه باشه حتی اگر خواب باشه فقط میخوای توی خونه حضور داشته باشه
مهسا خانوم
28 مرداد 93 14:00
امین. راستی وب حجابم اپه.خوشحال میشم برین..فقط چون قالبم رو عو ض کردم 5ثانیه طول میکشه تا بالا بیاد.
مامان السا
28 مرداد 93 14:01
سلام گلم ایشاله همیشه همه چیز تو زندگیت همون جوری باشه که آرزوشو داری نگران نباش ایشاله شوهرت سالم باشه و همیشه در کنارت
زهرا
پاسخ
مرسی گلم
آریا و مامانی وبابایی
28 مرداد 93 18:12
عــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــزیـــــــــــــــــــــــــزم قربونت برم دوست گلم که اینقدر به جناب آقای همسر علاقه داری از خدامیخوام که این عشقتون ابدی باشه انشاالله که نی نیتون هم میاد، ولی من بااینکه آریا هم هست بعضی اوقات که یکی دو روزی جناب همسری نباشن خیلی حالم گرفته میشه
زهرا
پاسخ
مرسی عزیزم
یگانه جون
28 مرداد 93 18:40
عزیزم...........ایشاالله به زودی نی نی کوچولو هم میاد فقط شنتیا رو برا چی گذاشتین؟؟؟میخواین اسم نی نی آینده تون رو شنتیا بذارین؟؟؟
زهرا
پاسخ
آ ره اسم آینده پسر نازمون شنتیا که همسری از خیلی وقت پیش انتخاب کرده و اسم دختر دلبندم شایناست
مامانيه نيكا
29 مرداد 93 15:37
Omidvarm hamishe hamintor ashegho bitabe hamsaret bashi, man ghabl az bache dar shodan, moghe khab hatman bayad shoharam kenaram mibod va age ye jaye dige bod ( manzoram to khonast )aslan khabam nemigereft... Vali alan ba vojode bache ta saramo mizaram zamin khabam mibare hala mikhad shohari ham nabashe Shoharam bazi vaghta az in ghaziye kheili narahat mishe mige mesle ghablan sho... Bache kheili khobe vali ba omadanesh ye kam sharayet taghir mikone
زهرا
پاسخ
منم الان دقیقا همینطورم وقتی که همسری کنارم نیس اصلا خوابم نمی بره نمیدونم چرا اینطوری شدم
هستی مامی
29 مرداد 93 18:24
سلام خانومی خیلی خوشحال شدم دیدم به وبلاگم سر زدی و لینکم کردی انشا الله زودتر طعم شیرین مادر شدن رو بچشی خانومی
✿نسیـــم✿
29 مرداد 93 21:09
الهی فدا شم مهربووون
مهسا خانوم
30 مرداد 93 1:43
نتاییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییج
کیانوش
30 مرداد 93 11:42
امین.و امیدوارم که خداوند هرچه سریعتر یه نینی خوشگل به تون بده
زهرا
پاسخ
مرسی از اینکه بهم سر زدی انشاالله...
مهسا خانوم
30 مرداد 93 19:34
سلام خاله جونی. نمیدونم چرا یکی میاد توی چت باکس وبلاگم به همه ی کسایی که توی لینکام هستن حرف بد میزنه. حتی به شماهم حرف بد زده.خاله جان یک موقع اگه حرفی زد به دل نگیریا.بدونین من نبودم بخداااااااااااااااا
مامان سمانه
30 مرداد 93 20:47
سلام دوست عزیز و با احساس من منم مثل تو تنهایی رو دوست ندارم بدو شوهرم هیچ جایی دوست ندارم برم همیشه چسبیده ب شوهرمم زود دلتنگش میشم امیدوارم هیچوقت هیچوقت عاشقا از هم جدا نشن حتی یک لحظه ممنونم ک ب وبم سرزدی و نظر گذاشتی با اجازه من لینکت کردم
خاطره
30 مرداد 93 23:06
سلام زهرا جان .. خدا رو برای حضرت عشق شاکرم که در دل مهربون هست.. توی دنیای امروز آدما خیلی بی عاطفه شدن منم مثل شما دوری همسرم خیلی برام سخته اما پشت همه سختی ها شیرینی دیدار هست .. انشالله به زودي با نی نی می شی نی درد و دل می کنی..
مهسا خانوم
1 شهریور 93 10:50
سلام خاله جان. احتمال میدم وقتی داری این کامنت رو میخونی که وبم هک شده باشه اخه یکی گفته میخواد هکش کنه. ادرستونو کپی کردم تا بتونم بیام وبهتون سر بزنم. دوستون دارمممممممممممم.موفق باشین
زهرا
پاسخ
ای بابا قضیه چی منو هم تر سوندی میخواستم بیام توی وبت نظر بذارم اما ترسیدم همین جا برات نوشتم شاید میخواسته سر به سرت بذاره حالا مگه وبلاگ های ما چیه که بخواد ازش پولدار بشه به نظر من که جدی نگیر هر خودمم اول از حرفت ترسیدم
مهسا خانوم
2 شهریور 93 9:34
سلام خاله جون.پیام قبلمو که دادم وگفتم تغییر ادرس میدم تا هک نشم رو ول کن.نشد که نشد.