مریضی مامانی
فرزند عزیزم از دیشب تا حالا مامانی مریضه شکمش خیلی درد میکنه چند روز بود هر وقت سحر میخوردم بعدش اینطوری میشدم اما از دیشب تا حالا دیگه به سحر نکشید و از ساعت 2بعد از نیمه شب این اتفاق شروع شد و مامانی با عرض پوزش تموم وقتش توی توالت میگذرونه و اتفاق هایی که نباید بیفته میفته میدونی که منظورم چیه مامانی ولی خیلی درد دارم و یه ذره که سر پا می ایستم سرم گیج میره نمیدونم به خاطر چیه شاید به خاطر روزه گرفتن ضعیف شدم حتی امروز آنقدر حالم بد بود ساعت 10/30 روزه مو شکستم آخه دیگه طاقت نداشتم یه لیوان نبات داغ خوردم شاید یک کم حالم بهتر بشه یه قرص نالیدیکسیک اسید هم خوردم الان که دارم برات می نویسم حالم یه مقدار بهتر شده مامانی...